گناه- زهر


"گناه بزرگ هر اندازه کهنه شود و در خفا بماند؛ باز چون مرگ خطر و یا زمان کشف ان برسید به موحشی زهر خود را به جان آدمی خواهد ریخت"

اسفند و من و تو

"اسفند رو به پایان است  و ...

وقت کوچ کردن به فروردین و ...

وقت بخشیدن و صاف کردن دل ...

پس مرا ببخش اگر؛

با نگاهی

با صدایی

با زبانی

بر دلت ترکی انداخته ام ..."





رویا

مثل همیشه


دیگر خسته شدم از بس که فکر کردم پشت در ایستاده ای تا غافلگیرم کنی.

نه ... نه از غافلگیری خبری است و نه از پیامی...

مثل همیشه حرفهایم را با طبل تنهایی به خود گوشزد می کنم.



عشق و فداکاری

ما آدمها دو دسته ایم:

1- آدمهایی که به خاطر عشقشون، حاضرند همه چیز رو فدا کنند.


2- آدمهایی که به خاطر بدست آوردن هر چیزی حاضرند عشقشون رو فدا کنند.



راستی شما جز کدوم دسته اید؟

بگذار فکر کنند


"'گاهی باید لبخند زد و رد شد بگذار فکر کنند که نفهمیدی"

شراب و غم


دیروز مطلب جالبی را از استاد بزرگوار دکتر مهدی الهی قمشه ای را خواندم:


" همانگونه که شراب خوردن حرام است؛ غم خوردن نیز حرام است"

دوستت دارم


((می نویسم " دوستت دارم" نگو تکراریست، شاید روزی برسد که نباشم تا تکرارش کنم))

درد

"نقاش نیستم ولی لحظه های بی تو بودن را "درد" می کشم."