هنوز

هنوز با تیرگی ها چشمهایم،

با نگاه لزران منتظر،

درآغوش گرفته ام بعد از تو  صد سال از این تنهایی.



رویا

مهمان جید

سلام


راستش دلم می خواد از این خیالات و رویاپردازی دست بردام و به زندگی عادی ام برسم. چه فایده داره وقتی اونی که دوستش داری نه در خیالش هستی و نه در دلش جایی.

بهتر است از این بیشتر خود را زیر سوال نبری.

بهتر آنست که خود را به بیخیالی زد و برای ظاهر هم شده خودت را خوشحال نشان دهی. 


مگر برای او فرقی دارد غم و شادی ات .

پس لااقل به شادی ها فکر کن. او شاد ست چرا تو نباشی.

او می خندد از ته دل . چرا تو نباشی.

بگذار او مجازات شود نه تو.

دلم می خواهد این حرفها را جدی بگیرم.

کم کم باید دلم را مهیای مهمان جدید بکنم.

باید فراموش کرد همانطور که او فراموش کرد.



باید جدی بگیرم نبودنت را ...


رویا

الاکلنگ

"دوست داشتن مثل بازی الاکلنگ می مونه. اونی که عاشق تره خودشو پائین نگه می داره تا عشقش از بالا بودن لذت ببره. "

فایده عشق

"موج با تجربه صخره به دریا برگشت  

کمترین فایده عشق، پشیمانی ماست..."

سهم آه

دل قشنگتو هیچوقت درگیر آن نکن، بذار آن سهم کسانی شه که باعث دلتنگیت میشن.

حقیقت مرگ و عشق

" اگر کسی به حقیقت عشق و مرگ دست نیافت از زندگی بهره ای نخواهد برد."

هنوز هستم

 

 

هنوز زیر سایه عشق تو اردو زده ام. 

 

 

 

رویا

جدی نگرفتی

امروز خندیدم به همه روزهایی که با تو گذشت و تو آن را جدی نگرفتی.