"گناه بزرگ هر اندازه کهنه شود و در خفا بماند؛ باز چون مرگ خطر و یا زمان کشف ان برسید به موحشی زهر خود را به جان آدمی خواهد ریخت"
دیگر خسته شدم از بس که فکر کردم پشت در ایستاده ای تا غافلگیرم کنی.
نه ... نه از غافلگیری خبری است و نه از پیامی...
مثل همیشه حرفهایم را با طبل تنهایی به خود گوشزد می کنم.
دیروز مطلب جالبی را از استاد بزرگوار دکتر مهدی الهی قمشه ای را خواندم:
" همانگونه که شراب خوردن حرام است؛ غم خوردن نیز حرام است"
سلام
راستش دلم می خواد از این خیالات و رویاپردازی دست بردام و به زندگی عادی ام برسم. چه فایده داره وقتی اونی که دوستش داری نه در خیالش هستی و نه در دلش جایی.
بهتر است از این بیشتر خود را زیر سوال نبری.
بهتر آنست که خود را به بیخیالی زد و برای ظاهر هم شده خودت را خوشحال نشان دهی.
مگر برای او فرقی دارد غم و شادی ات .
پس لااقل به شادی ها فکر کن. او شاد ست چرا تو نباشی.
او می خندد از ته دل . چرا تو نباشی.
بگذار او مجازات شود نه تو.
دلم می خواهد این حرفها را جدی بگیرم.
کم کم باید دلم را مهیای مهمان جدید بکنم.
باید فراموش کرد همانطور که او فراموش کرد.
باید جدی بگیرم نبودنت را ...
رویا
" اگر کسی به حقیقت عشق و مرگ دست نیافت از زندگی بهره ای نخواهد برد."
سلام
سال نو را به همه دوستان و آشنایان تبریک می گویم و آرزو دارم به بهترین نعمت های الهی دست پیدا کنید.
رویا