تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شب
بدینسان خوابها را با تو زیبا می کنم هر شب
تبی این گاه را چون کوه سنگین می کند آنگاه
چه آتشها که در این کوه برپا می کنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتش ها .... خوشا بر من
که پیچ و تاب آتش را تماشا می کنم هر شب
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
که این یخ کرده را از بیکسی ها می کنم هرشب
تمام سایه ها را می کشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا می کنم هر شب
دلم فریاد می خواهد ولی در انزوای خویش
چه بی آزار با دیوار نجوا می کنم هر شب
کجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی ؟
که من این واژه را تا صبح معنا می کنم هر شب
محمدعلی بهمنی
خیلی جالب بود
خوشحال میشم به من هم سری بزنید
موفق باشی
با یک پست جدید به روز هستم ....
و منتظر نظرت
این بار سکوت من سرشار از تمامی لحظات سخت تنهایی است
salam hatamn kasi ke en jomlehai asheghone ro neveshte ye asheghe chon kasai mitonan az eshgh harf bezanan ke to ghalbeshone manam mikham matlabi ro begamshaiad bedardeton bokhore
eshgh moghadastarin vejei hastie ke ensan ro be manaviat miresone 1i az manaviatesh ene ke khianat nmikone napaki be harim delesh rah nmide
eshghi pak to ghalbam darem ke mano be ensaniat be khoda resonde shaiad khoda eshgh ro ve se en be vojod ovorde ke ensan ro be khodesh beshnasone vase manam 2a konid ta eshghe pakam ro bepazire delam mikhast majnon besham alan hastam vali on eshghe pake mano nmibine mikham hamishe montazeresh bemonam ta 1 roz.....